دراین سرا کهسرای من است
هرکس میکشد بهکام خویش
نمانده است عشق ومحبتی
دراین سرا که دلبیقرارمن است
صد حیف کشیده امجفای دوست
آیا این سکوتجزای من است ؟
هرروز کشیده امفراق تازه ای
این جرم کمترینبرای من است
این بودجرمشیدایی و عاشقی ؟
جدایی فقط راه چارهی من است؟
دروادی جنون سنگتمام گذاشته ام
درحسرت واژه ایکه درخیال من است
1/5/98
مهردادعسکریبهبهانی (مهر)
درباره این سایت